برو ای دوست ... برو !
برو ای دختر پالان محبت بر دوش!
دیده بر دیده من، مفکن و ناز مفروش...
من دیگر سیرم... سیر ...
بخدا سیرم از این عشق دو پهلوی تو پست
تف بر آن دامن پستی که تو را پرورده است
کم بگو جاه تو کو مال تو کو برده ی زر
کهنه رقاصه ی وحشی صفت زنگی خر
گر طلا نیست مرا، تخم طلا!.. مردم من
زاده رنجم وپرورده دامان شرف
آتش سینه ی صدها تن دلسردم من
دل من چون دل تو صحنه دلقکها نیست
دیده ام مسخره خنده چشمک ها نیست
دل من مٲمن صد شور و بسی فریاد است
ضربانش: جرس قافله ی زنده دلان
طپش طبل ستم کوب ستم کوفتگان
(تک تک) ساعت، پایان شب بیداد است
دل من، ای زن بدبخت هوس پرور پست
شعله آتش شیرین شکن فرهاد است
حیف از این قلب از این قلب طرب پرور درد
که به فرمان تو تسلیم تو جانی کردم
حیف از آن عمر، که با سوز شراری جانسوز
پایمال هوس هرزه ی آنی کردم
در عوض با من شوریده چه کردی؟ نامرد
دل به من دادی؟
صحبت از دل مکن، این لانه ی شهوت دل نیست
دل سپردن اگر این است! که این مشکل نیست
آن بگیر، این دلت: از سینه فکندیم به در
ببرش دور... ببر!
ببرش تا تحفه ز بهر پدرت، گرگ پدر
او رفت من خودم او را فرستادم ولی پس از رفتن او احساس کردم که هیچکس را نمی توانم دوست داشته باشم باور کنید هیچ نمی دانستم که با مرگ او عشق هم میمیرد .
(کارو)
6767 بازدید
3 بازدید امروز
0 بازدید دیروز
4 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian